آدمهایی هم هستن که ...
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم..
وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده,
راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون نپره...
اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون...
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش می گیرن تا از چیز دیگه
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن
اینا فرشتن...
تو رو خدا اگه باهاشون می رید تو رابطه , اذیتشون نکنین...
همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند
مثل آن راننده تاکسیای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.
.. آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو بر نمیگردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند.
آدمهایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.
دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرند،... مثلا می گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود. یا گاهی دفتریادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.
آدمهایی که از سر چهار راه، نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.
آدمهای پیامکهای آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدمهای پیامکهای پُر مهر بی بهانه، حتی اگر با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی.
آدمهایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد از هر یادداشت غمگین، خطهایی می نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.
آدمهایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را با لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.
آدمهایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.
همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن
امروز ...
روزي كه خلیفه عباسی بابك خرمدين را بکُشت
بابك خرمدين چهارم ژانويه سال 838 ميلادي به دستور معتصم خليفه عباسي با قطع تدريجي دست و پا و اعضاي بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا (سامره) بدار آويختند كه مدتها به همان صورت باقي بود.
در آن قرن و از نیمه قرن پیش از آن درهر گوشه ايران يك استقلال طلب و احیاگر هویت ملی بپاخاسته بود. در شمال ايران همزمان سه مبارز ــ بابك، مازيار و افشين ــ بناي مبارزه با حكومت بغداد را گذارده بودند كه بابك در عين حال فرضيه اجتماعي ــ اقتصادي مزدك را هم دنبال مي كرد و خواهان برابري كامل مردم و مشترک بودن مالكيت ها [دولتی و ملی بودن منابع و ابزار تولید و خدمات عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به آذربایجان رفته بود. پيروان بابک پيراهن سرخ رنگ بر تن مي كردند و به احتمال زياد دادن عنوان «سرخها» به كمونيستها ريشه در همان زمان دارد. در تاريخ، آنان را سرخ جامگان، خرّميان و خرّمدينان نوشته اند. در آن زمان هنوز اكثريت آذربايجاني ها كه بابك از ميان آنان برخاسته بود دين نياكان (آيين زرتشت) را حفظ كرده بودند. بايد دانست كه تا زمان شاه اسمعيل صفوي (پنج قرن پيش) هم بسياري از مردم شمال ارس زرتشتي بودند و حکمرانان آنان از همان دودماني بودند که در عهد ساسانيان منصوب شده بودند. همچنين بايد به خاطر داشت كه زبان تركي دو ــ سه قرن پس از قيام بابک و با سلجوقيان وارد اين بخش از ايران شد.
بابك بارها سپاه خليفه عباسي را كه عموما غلامان تُرك آسياي مركزي بودند شكست داده بود، زيرا دژ و استحكامات متعدد داشت. وي با مازيار حاكم تبرستان (مازندران) و نيز افشين سردار استقلال طلب ديگر در ارتباط بود. مازيار به دليل همسايگي با طاهريان از دور و در ظاهر احترام خليفه را داشت تا فرصت مناسب به دست آورد و افشين معتقد به انهدام قدرت خليفه از درون بود و بنابراين، خودرا به شخص خليفه نزديك كرده بود، ولي خليفه از همه چيز باخبر بود و براي تضعيف روحيه استقلال طلبي ايرانيان كه مي گفتند: اسلام بله؛ حكومت عرب نه ــ افشين را به جنگ بابك فرستاد. افشين همه مساعي خودرا به كار برد تا بابك باقي بماند كه بابك به دليل از دست دادن چند افسر خود در جنگ، به ارمنستان فرار كرد كه در آنجا به دام توطئه افتاد و اسير شد و به افشين تحويل گرديد و افشين راهي جز تحويل او به خليفه نداشت و خليفه اورا به طرز دلخراشي كه مورخان آن زمان شرح داده اند و در تاريخ طبري هم آمده است بكشت، اما بابك تا جان در بدن داشت خود را نباخت. مازيار نيز از طريق اغفال برادرش دستگير و او نيز در سامرا كه معتصم پايتخت خود را به انجا منتقل كرده بود به طرز فجيعي كشته شد و جسدش را دركنار استخوانهاي بابك به دار زدند. سپس نوبت به افشين رسيد كه اورا در بغداد گرفتند و خليفه تماسهاي او با مازيار و بابك را رو كرد و با گرسنگي دادنش كشت و جنازه وي را هم در كنار دو تن ديگر در حاشيه سامرا به دار آويخت. تاريخ خلفاي عباسي و حكام عرب مملو از چنين قتلهايي است، حتي قتل نزديكان و بستگانشان
.: Weblog Themes By Pichak :.