چرا ایرانیان باستان دروغگو نبودند؟

 

چرا ایرانیان باستان دروغگو نبودند؟

 

چرا ایرانیان باستان دروغگو نبودند؟

 

ایرانیان به کودکان خود از  پنج سالگی تا بیست سالگی تنها سه چیز می آموختند : سواری ، تیراندازی و راستگویی 

آنچه از اخلاق و صفات و آداب و رسوم ایرانیان باستان می دانیم اغلب از منابع غربی است ، تاریخ نگاران یونانی و رومی با اینكه چندان علاقه ای به ایران و ایرانی نداشته و از آنها تحت عنوان بربر یاد می كردند با این حال نمی توانستند منكر سجایای اخلاقی و صفات خوب و برتر ایرانیان باشند . همه جا از گفتار ، كردار و پندار نیك سخن رفته است ، همه جا از بیگانگی ایرانیان از دروغ صحبت می شود.
ایرانیان به کودکان خود از پنج سالگی تا بیست سالگی تنها سه چیز می آموختند : سواری و تیر اندازی و راستگویی . دروغگویی را بدترین عیب می دانستند ، دروغگو به دوزخ یا سرای ناپاكان و دروغ پردازان می رفت و گویا دروغ معانی مختلفی داشته است . پس از آن قرض داری را زشت ترین معایب می دانستند زیرا معتقد بودند كه مقروض مجبور است دروغ بگوید .

مغان و آموزگاران به كودكان خود می آموختند كه دروغ نگویند ، وام نستانند ، بدكاری و ستمگری روا ندارند ، میهن خود را دوست بدارند ، وفادار و مردم دوست باشند ، می خواره و شكمباره ، گدامنش و هرزه داری و ژولیده و چركین بار نیایند ، به آنان یاد می دادند كه آب دهان در كوچه نیفكنند ، در رودها و آبها ادرار نكنند ، در معابر چیزی نخورند ، به اندازه بخورند و بنوشند و احترام پدر و مادر را نگه دارند و می گفتند ، هرگز هیچ پارسی پدر و مادر خود را نكشته است ...

گزنفون ، مورخ و فیلسوف یونانی در كتاب كوروش نامه نوشته : پارسیان کودکان خود را در دادگاه‌ها حاضر می كردند تا محاكمات را گوش كنند و با دادگستری آشنا شوند . می دانیم كه ایرانیان به عدالت اهمیت بسیار می دادند و دولتمردان نسبت به قضات بسیار سختگیر و گاهی هم بی رحم بودند ، نوشته اند كه كمبوجیه شهریار هخامنشی و نخستین فاتح مصر ، یكی از قضات را كه رشوه گرفته بود محكوم به اعدام نمو د، آنگاه فرمان داد تا پوست او را كنده و بر مسند قضاوت بگسترانند . 

طبق نوشته هردوت مورخ یونانی ، ایرانیان روزادروزشان را بیش از هر روز دیگری محترم می داشتند و در این روز بیشتر از سایر روزها غذا طبخ می نمودند . آنها در كوچه و بازار چیز خوردن و پیش روی دیگران جویدن را سخت ناروا می دانستند .

خشونت‌ها و وحشی‌گری‌های برخی از اقوام بدوی ، كه در مواجهه با مردم بیگانه زبان ها بریده اند و چشم‌ها كنده و از سر بی گناهان منارها ساخته و یا از خون بی دست و پایان آسیاها جاری كرده‌اند ، در ایرانیان نیست و آنچه هم دیده می شود عمدتا منشا غیر ایرانی دارد . بهترین دلیل این ادعا فتح بابل توسط كورش بزرگ می باشد كه به خدایان و باور و دین مردمان بابل احترام گذاشته و آنها را نابود نكرد...



تاريخ : دو شنبه 14 بهمن 1392برچسب:ایران,ایرانیان,فرهنگ ایرانیان,دروغ نزد ایرانیان باستان,ایران باستان,, | 4:15 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

اگر ایلخانان به تاریخ بها می دادند و از آن پند می گرفتند هیچ گاه به ایران نمی آمدند و به این سرنوشت شوم گرفتار نمی شدند .

خواجه نصیرالدین طوسی



تاريخ : یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:ایران,, | 4:26 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

آدمهایی هم هستن که ...

هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم..
وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده,
راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون نپره...
اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون...
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش می گیرن تا از چیز دیگه
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن
اینا فرشتن...

تو رو خدا اگه باهاشون می رید تو رابطه , اذیتشون نکنین...
همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند

مثل آن راننده تاکسی‌ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.
.. آدم‌هایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو بر نمی‌گردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند.

آدم‌هایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.

دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرند،... مثلا می گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود. یا گاهی دفتریادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.
آدم‌هایی که از سر چهار راه، نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.
آدم‌های پیامک‌های آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدم‌های پیامک‌های پُر مهر بی بهانه، حتی اگر با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی.
آدم‌هایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد از هر یادداشت غمگین، خط‌هایی می نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.

آدم‌هایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را با لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.

آدم‌هایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.

همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 4:45 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

استقلال



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:استقلال,پرسپولیس,لیگ برتر,, | 4:33 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

امروز ...
روزي كه خلیفه عباسی بابك خرمدين را بکُشت
بابك خرمدين چهارم ژانويه سال 838 ميلادي به دستور معتصم خليفه عباسي با قطع تدريجي دست و پا و اعضاي بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا (سامره) بدار آويختند كه مدتها به همان صورت باقي بود.
در آن قرن و از نیمه قرن پیش از آن درهر گوشه ايران يك استقلال طلب و احیاگر هویت ملی بپاخاسته بود. در شمال ايران همزمان سه مبارز ــ بابك، مازيار و افشين ــ بناي مبارزه با حكومت بغداد را گذارده بودند كه بابك در عين حال فرضيه اجتماعي ــ اقتصادي مزدك را هم دنبال مي كرد و خواهان برابري كامل مردم و مشترک بودن مالكيت ها [دولتی و ملی بودن منابع و ابزار تولید و خدمات عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به آذربایجان رفته بود. پيروان بابک پيراهن سرخ رنگ بر تن مي كردند و به احتمال زياد دادن عنوان «سرخها» به كمونيستها ريشه در همان زمان دارد. در تاريخ، آنان را سرخ جامگان، خرّميان و خرّمدينان نوشته اند. در آن زمان هنوز اكثريت آذربايجاني ها كه بابك از ميان آنان برخاسته بود دين نياكان (آيين زرتشت) را حفظ كرده بودند. بايد دانست كه تا زمان شاه اسمعيل صفوي (پنج قرن پيش) هم بسياري از مردم شمال ارس زرتشتي بودند و حکمرانان آنان از همان دودماني بودند که در عهد ساسانيان منصوب شده بودند. همچنين بايد به خاطر داشت كه زبان تركي دو ــ سه قرن پس از قيام بابک و با سلجوقيان وارد اين بخش از ايران شد.
بابك بارها سپاه خليفه عباسي را كه عموما غلامان تُرك آسياي مركزي بودند شكست داده بود، زيرا دژ و استحكامات متعدد داشت. وي با مازيار حاكم تبرستان (مازندران) و نيز افشين سردار استقلال طلب ديگر در ارتباط بود. مازيار به دليل همسايگي با طاهريان از دور و در ظاهر احترام خليفه را داشت تا فرصت مناسب به دست آورد و افشين معتقد به انهدام قدرت خليفه از درون بود و بنابراين، خودرا به شخص خليفه نزديك كرده بود، ولي خليفه از همه چيز باخبر بود و براي تضعيف روحيه استقلال طلبي ايرانيان كه مي گفتند: اسلام بله؛ حكومت عرب نه ــ افشين را به جنگ بابك فرستاد. افشين همه مساعي خودرا به كار برد تا بابك باقي بماند كه بابك به دليل از دست دادن چند افسر خود در جنگ، به ارمنستان فرار كرد كه در آنجا به دام توطئه افتاد و اسير شد و به افشين تحويل گرديد و افشين راهي جز تحويل او به خليفه نداشت و خليفه اورا به طرز دلخراشي كه مورخان آن زمان شرح داده اند و در تاريخ طبري هم آمده است بكشت، اما بابك تا جان در بدن داشت خود را نباخت. مازيار نيز از طريق اغفال برادرش دستگير و او نيز در سامرا كه معتصم پايتخت خود را به انجا منتقل كرده بود به طرز فجيعي كشته شد و جسدش را دركنار استخوانهاي بابك به دار زدند. سپس نوبت به افشين رسيد كه اورا در بغداد گرفتند و خليفه تماسهاي او با مازيار و بابك را رو كرد و با گرسنگي دادنش كشت و جنازه وي را هم در كنار دو تن ديگر در حاشيه سامرا به دار آويخت. تاريخ خلفاي عباسي و حكام عرب مملو از چنين قتلهايي است، حتي قتل نزديكان و بستگانشان



تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:امروز چه روزی است ؟,بابک خرمدین,شورش بر علیه عباسیان,عباسیان,طاهریان,تاریخ ایران,, | 4:24 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

روستایی که شما را به چند هزار سال پیش می برد !

وسوسه‌ای شگفت به نام آستمال !

دلت می‌خواهد تمام راه را پیاده بروی، گاهی بایستی و این همه زیبایی را در خودت جا دهی...


ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:ایران,طبیعت,آستمال,, | 9:12 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

درختی كه پس از 19 سال به بار نشسته، تعجب ساكنان محل را بر‌انگیخته است. 
این درخت آواكادو نزدیك به 2 دهه قبل همزمان با تولد پسر بزرگ خانواده در حیاط خانه آنها كاشته شد. 
اما باوجود مراقبت‌های فراوانی كه این خانواده از نهال كاشته شده می‌كردند، این نهال هیچگاه به بار ننشست و میوه نداد. 
به این ترتیب آنها از میوه دادن درخت‌شان ناامید شدند و مانند دیگر گیاهان حیاط تنها به آن آب می‌دادند. اما بعد از اینكه پسر خانواده در آزمون ورودی دانشگاه پذیرفته شد، این درخت هم به بار نشست و اعضای این خانه را متعجب كرد. به گفته آنها این یك اتفاق نادر است كه در مورد درخت آواكادو به‌وقوع پیوسته است



تاريخ : دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:, | 9:4 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |
آتوسا (550 تا 475 پیش از میلاد مسیح) از شهبانوهای ایران بود. وی دختر کورش کبیر، و خواهر خوانده کمبوجیه، و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم، و مادر خشایار شاه بود. هرودت اعتقاد دارد که او در زمان حکومات خشایار شاه، زنده بوده است.

آتوسا دختر کوروش بزرگ و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم و مادر خشایار شاه برجسته ترین زن در تاریخ ایران قدیم است. از میان آن دختران مهم تر از همه آتوسا دختر کوروش بود. خواهر و همسر اردشیر دوم و همسر اردشیر سوم زنان دیگری هستند که آتوسا نام داشتند.
 
 آتوسا دختر کوروش کبیر و مادر خشایارشاه/ عکس

زندگی سیاسی آتوسای هخامنشی
پس از آناهیتا او دومین کسی بود که لقب بانو که یک عنوان مذهبی بود، گرفت. زیرا اینچنین لقبی کمتر به ملکه‌ها داده می‌شد. آشیلوس نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در یکی از نمایشنامه‌های خود تحت عنوان ایرانیان که اختصاص به جنگ خشایار شاه با یونانیان دارد از آتوسا به عنوان بانوی بانوان یاد می‌کند.

آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی می‌دانست، و نقش تصمیم گیرنده در آموزش خود و دیگر درباریان داشت. کمبوجیه عاشق خواهر خود آتوسا شد و مغ‌های زرتشتی را جمع کرد و از آنها خواست که این ازدواج را برای او قانونی کنند.
 
پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج می‌کند. این ازدواج چند دلیل داشته‌ است:
ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه می‌داد. از آنجا که آتوسا باهوش، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب می‌آمد.

از آنجا که آتوسا زنی جاه‌طلب و قدرت‌طلب بود از طریق این وصلت می‌توانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند. هرودوت می‌گوید آتوسا از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحت‌های او بهره می‌جست. او حتی علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند.

آتوسا از صلب داریوش شاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگ‌ترین آن‌ها خشایار شاه بود. اما آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود، و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشاه بزرگ‌تر بودند. مطابق قانون سلطنت پسر بزرگ شاه پس از او به سلطنت می‌رسید. اما آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت که توانست خشایار شاه را پس از داریوش به سلطنت برساند.

در زمان سلطنت خشایار شاه آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت دخالت می‌کرد. آشیلوس در نمایشنامه خود همواره از او به عنوان بانوی بانوان یاد می‌کرده‌است. می‌توان گفت که در نمایشنامه آشیلوس پس از خشایار، آتوسا بیشترین نقش را بازی می‌کند.

از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگردد زنده بوده‌است. احتمالاً آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم قرار دارد. آتوسا، یکی از شخصیت های کلیدی در شاهکار گور ویدال، یعنی کتاب آفرینش است. اعتبار این کتایب در بحث درباره چگونگی به سلطنت زسیدن داریوش بزرگ است. آتوسا دارای مهر ویژه و جایگاه بارعام به مانند داریوش بزرگ داشته است.


تاريخ : دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:کوروش,کوروش بزرگ,کوروش کبیر,هخامنشی,هخامنشیان,کوروش هخامنشی,دختر کوروش بزرگ,, | 8:50 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

سخن پیامبر ...


خلیج پارس

نام جعلی خلیج ع.ر.ب.ی از صفحات فیفا حذف و به خلیج پارس تغییر کرد


 

خلیج پارس در نامه ی اعراب

 

یک مدرک تاریخی ارائه شده توسط رسانه‌های عراقی و روزنامه الخلیج امارات ۱۹۹۹ که استفاده از عبارت خلیج فارس را در تلگراف ارسالی جمال عبدالناصر قبل از شروع سیاست‌های پان عربی او در یک نامه رسمی به دولت بحرین نشان می‌دهد.



تاريخ : جمعه 8 آذر 1392برچسب:خلیج پارس,خلیج فارس,فارس,خلیج,ایران,خلیج ایران,, | 11:26 قبل از ظهر | نویسنده : باربد |

روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت من قویترم یا تو؟

پسر گفت من.

پدر جا خورده و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟

پسر گفت من.

پدر بغض کرد ودوباره پرسید من قویترم یا تو؟

پسر گفت من .

پدر ازجابلند شد چند قدم باناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟

پسر گفت تو ...

پدر گفت چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم ؟

پسر گفت نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم

چون دستت روی شانه ام بود

پشتم به کوهی مثل تو گرم بود

اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم . .



تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, | 3:46 بعد از ظهر | نویسنده : باربد |

مرد میلیاردری بودكه توی خونش تمساح نگه میداشت و اونارو گذاشته بود توی استخر پشت خونش .... اون یه دختر خیلی زیبا هم داشت .... یه روز یه مهمونی خیلی مجلل میگیره و خونش پر از آدم میشه .... وسطای مجلس پسرای توی مهمونی رو جمع میکنه میگه میخوام یه مسابقه بذارم واستون .... هر کدوم از شما بتونه این استخر پر از تمساح رو تا ته شنا کنه من یه میلیارد تومن بهش جایزه میدم ... یا اینکه دخترم رو به عقدش در میارم ... هنوز جمله آخرش تموم نشده بود که یکی پرید توی آب و تمساحا همه رفتن طرفش ... اینم با هر بدبختی بود فرار کرد و تا ته آب رو شنا کرد ... از اونور که اومد بیرون یه چند تا خراش کوچیک برداشته بود فقط . میلیاردر که خیلی کف کرده بود گفت : آفرین خیلی خوشم اومد. حالا دخترم رو میخوای یا یک میلیارد تومن پول رو ؟؟؟ پسره گفت : هیچ کدوم ...فقط خواستم بگم ما از (((((شرق تهران))) اومدیم...



تاريخ : دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:شرق تهران,, | 1:29 قبل از ظهر | نویسنده : باربد |

دانشمندان به این نتیجه رسیدن ک علت اصلی سرد بودن هوا در ایران اینه که پرچم (بچه های شرق) جلو نور خورشید را گرفته و نمی زاره هوا گرم بشه ...

پرچم بالاست ...



تاريخ : دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:شرق تهران,, | 1:28 قبل از ظهر | نویسنده : باربد |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 29 صفحه بعد
  • فال روزانه
  • آریس پیکس